شعر در مورد جسارت
شعر در مورد جسارت
شعر در مورد جسارت ،شعر درباره جسارت،شعر جسارت،شعر درباره ی جسارت،شعری در مورد جسارت،شعر در وصف جسارت،شعر نو درباره جسارت،شعر نو در مورد جسارت،شعر جسارت از عطار،شعر جسارت از سعدی،شعر جسارت از حافظ،شعر جسارت از مولانا،شعر جسارت از مولوی،شعر جسارت از مثنوی،شعر جسارت از صائب تبریزی،شعر جسارت از خاقانی،شعر جسارت از شیخ بهایی،شعر جسارت از زاکانی،شعر جسارت از دیوان شمس،شعر جسارت گلستان سعدی
در این مطلب سعی کرده ایم حدود 100 شعر از اشعار زیبا را در مورد جسارت برای شما تهیه نماییم.برای دیدن این اشعار به ادامه مطلب مراجعه نمایید
جسارت کن
جسارتی که از شجاعت آنان که شهید می شوند کمتر نیست
کلمه ها مدتهاست که دیگر
عاقلانه نیستند
شعر در مورد جسارت
مردان شجاع فرصت می آفرینند ترسوها و ضعفا منتظر فرصت می نشینند .
شعر درباره جسارت
خودت نگاهم کن
که نخواستنت
شجاعت خواست، نداشتم
منطق خواست، نداشتم
عقل هم خواست، که نداشتم!
شعر جسارت
در جسارت دقایق تند
میان دورخیز ساعتها
شعر درباره ی جسارت
مرد دلیر بهنگام ستیز و نبرد
همراهانش را نمی شمارد .
شعری در مورد جسارت
وقتی شهامت دوست داشتن او را نداشته باشی
دیر یا زود سر و کله یک فرد شجاع پیدا خواهد شد!
شعر در وصف جسارت
شجاعت مانند عشق
از امید تغذیه می شود .
شعر نو درباره جسارت
آمدم، سنت صد ساله در هم شکنم
من جسارت کردم
من وجودی که ترک خورده
به تهدید زمان
به بلندای تمنای دلم
خوب مرمت کردم
شعر نو در مورد جسارت
اگه جسارت نباشه میخوام براتون بمیرم
روزی هزار بار بگم که… تو دام عشقت اسیرم
شعر جسارت از عطار
باتو می کشم خودم و شما رو تک ونتها توی یک راه
با تو می سازم جسارت نباشه امروز و فردا را با شما
شعر جسارت از سعدی
خواستم ، ببینمت ، نشد
خواستم ، ببوسمت ، نشد
جسارت من را ببخش
از آرزو داشتن برای خود می ترسم
شعر جسارت از حافظ
مگه میشه من به چشم های تو عادت بکنم
باز دوباره گم بشم به تو جسارت بکنم
شعر جسارت از مولانا
چه جسارت بزرگی که من عاشق شمایم
بخدا دلم چنین خواست و بنده بیگنایم
شعر جسارت از مولوی
شما نیزچـون من جسارت کنید
به می شـادی و شورغارت کنید
شعر جسارت از مثنوی
جسارت خاموش است
ومن با همه بی کسی هایم هنوز تو را میپرستم
اینجا ، جایگاه تنهایی من است
میان رفاقت بی ریای سنگ وخاک
شعر جسارت از صائب تبریزی
جسارته اگه بگم عاشقتم منو ببخش
من فرش راهم ولی تو ستاره ای تو اوج عرش
شعر جسارت از خاقانی
ولی در لحظه دیدار با تو
بفهمم کین جسارت را ندارم
اگه روزی کنم جرات بگویم
چگونه عشق تو برده قرارم
شعر جسارت از شیخ بهایی
جسارت و جرات باشد..
بگذار به جرات، حریم جسارت بشکنم..
و بگویم..
وجودم از حس تو سرشار است.
شعر جسارت از زاکانی
روزی خواهم نوشت هرآینه
جسارت آهوان
دویدن تا رهایــی ست.
شعر جسارت از دیوان شمس
جسارت چشمان تو
کبودی دایره ها را دور می زند
شعر جسارت گلستان سعدی
جسارت می خواهد
وزن سیری ات را
با ترازوی گرسنه ای بسنجی
اگر دستانت کمک می کنند
با زبانت دعا کن
شاید اجابت شود.
شعر در مورد جسارت
قفسم بازشد و من نپریدم
و نه اینکه بالهایم را چیده باشند
بلکه جسارت پریدنم را کشته اند
مدتها در قفس باز است و آسمان منتظر پروازم
شعر درباره جسارت
از جسارتِ نابِخردت خنده ام می گیرد
تو که دعوت به اتاقِ تنهایی ام نداشتی
شعر جسارت
لجاجتها !
خساستها !
سستیها !
و عادت ها !
چه کاری با دل ما کرد؟
امان از این جسارت ها!
شعر درباره ی جسارت
عاشقِ
بی جسارت
مثلِ
تفنگِ
بدون فشنگ است!
شعری در مورد جسارت
من جسارت می کنم در محضراستاد ها
یک نگاه ناز ازدلدار باشد بهتر است
شعر در وصف جسارت
مشت جسارت بر چانه ی پیری ضعیف
خیز می خواست بر دارد که
سفتی چوبم را دید!
شعر نو درباره جسارت
قلب ی دلیر ازبرای جستن و رهیدن..
دلیر و پر جسارت…
میبندد تقدیر را دست…
شعر نو در مورد جسارت
امشب دلم را سخت
آرامِ ناکوکِ گلوله هایی کردم
که امروز جسارت نمی خواهند
و قصد کرده اند
دوئلِ نابرابریِ تو را
کاش یکی در این میان
بغضِ گلویِ تفنگش
خالیِ پیشانیِ من میشد .
شعر جسارت از عطار
ای بهار جسارت
امتداد در سایه کاج های تامل
پاک شد
کودک از پشت الفاظ
شعر جسارت از سعدی
رو به رویم بنشین
اگر چه مرا جسارت نیست
شعر جسارت از حافظ
اگه جسارت نباشه میخوام بگم دوستت دارم
بی یاد تو یه شب هم پلک رو هم نمیزارم
شعر جسارت از مولانا
هر گز جسارت بیان این عشق را نداشتم
اما تو خود می دانی
می دانی که من عاشقم
کاش می توانستم این عشق را با واژه ها
شعر جسارت از مولوی
هم مثه دریا بزرگی هم مثه شبنم برگ
هم مثه نم نم بارون هم جسارت تگرگ
شعر جسارت از مثنوی
خـانـم جسـارت است ســؤالم حضـــورتـان
آیـا دلـت شکـستــن دل را چشیـده است؟
شعر جسارت از صائب تبریزی
بگو که نشاید جسارت گفتنش
همانند سلامی خشک و خالی ست
شعر جسارت از خاقانی
جسارت نگاهت شکست مرا
به بیگانگان می خوردی
شعر جسارت از شیخ بهایی
دور گشتن از وجود یک حقارت
باز گشتن سوی یک جرعه جسارت
شعر جسارت از زاکانی
من جسارت کردم
که بسی می دانم از بقای ِ خلقت
و کمی هم حیرت
که چرا می مانم زیر بار ِ محنت
شعر جسارت از دیوان شمس
هرگز نیاندیشم
که از مبتلایان توجیه نبوده ام
مرا تنها جسارت آن نبود
که کبودی چرکین تپنده ام را
شعر جسارت گلستان سعدی
اگه دستاتُ تو دستام تو یه لحظه جا بدی،
باز جسارت میکنمُ برات میخونم تاج ِ سَرْ!
شعر در مورد جسارت
مرگ نبض ساعت، خواب بیدار جسارت
سال احیای انتقام، وقت انکار اسارت
شعر درباره جسارت
یه روز ِ زندگیمُ من به خرج دادم جسارت!
تا که شاید نشه تکرار برام عالم ِ عادت!
شعر جسارت
صبح توی آینه میبینیش ، اگه جسارت نباشه
بگید براش دلواپسم مواظب خودش باشه
شعر درباره ی جسارت
جسارت کرده است
چه دنیای عجیبی ست
شعری در مورد جسارت
تا شاید یادش بماند که این جسارت را
هنگام غروب تکرار نکند!
شعر در وصف جسارت
دمادم از دم دادار خود در این منزل
ستاره ای بشد اندر زمان جسارت کرد
شعر نو درباره جسارت
با این تن خشکیده شان
باز هم جسارت زندگی در وجودشان
شعر نو در مورد جسارت
در سکوتم مزه ی تلخ هراسیدن بود
آیه آورد که دستت به دعا بر خیزد!
ترس من نیست که بیگانه جسارت دارد
شعر جسارت از عطار
به دل گفتم خوشا بر باغ و بر ما این جسارت
اگر هم در دل تاریک شب
شعر جسارت از سعدی
اگر عشقی دارم من، گرفته ام آنرا از زن
من با جسارت می گوییم :لعنت بر کسی که نداند مقام زن
شعر جسارت از حافظ
عشق اسارت است
باشد
عشق جسارت است
باکی نیست
شعر جسارت از مولانا
هر روز دیکتاتورها حماقت می کنند
به آزاداندیشان جسارت می کنند
شعر جسارت از مولوی
پاک بازی کردم و شوریدگی
عفو خواهم من جسارت داشتم
شعر جسارت از مثنوی
بهر رسای وزن در بعد جسارت
شاید بخوام،با نمره صفرم بمیرم
شعر جسارت از صائب تبریزی
به شهان تاخته این کرکس بد ذات و گهر
چه جسارت بکند لاشخوری “شاهانه”!
شعر جسارت از خاقانی
مو بر تنِ فرشته ی او سیخ میشود
از شدّت جسارت من در حضور او!
شعر جسارت از شیخ بهایی
ز حد گذشت جسارت کنون همان بهتر
که بر دعا سخن خویش اختصار کند
شعر جسارت از زاکانی
با تو خیانت کنم هلا بچه زهره
با تو جسارت کنم الا بچه یارا
شعر جسارت از دیوان شمس
خیره گستاخانه هر جا دم نمی شاید زدن
ای بسا نخل جسارت کاو خسارت داد بار
شعر جسارت گلستان سعدی
خسروا دی کاین جسارت رفت از گردون پیر
خشمگین گفتم تفو بر گوهرت ای کج خرام
شعر در مورد جسارت
بنده صادق خیانت کی کند با پادشه
شیعه خالص جسارت کی نماید با امام
شعر درباره جسارت
من همان ساعت که با شه این جسارت کرد خصم
جزو جزوم خواست از سستی پذیرد انهدام
شعر جسارت
خسروا گر چند روزی گشتم از درگاه دور
در ازای این جسارت کرده چرخ ایذای من
شعر درباره ی جسارت
دستها در جسارت شهوت میدویدند روی بازوهات
دستهائی اگر چه انسان با پنجه سرخ گرگها همزاد
شعری در مورد جسارت
ای مقتدای آبهای آشوب
در روزگار جسارت مرداب
شعر در وصف جسارت
الا ای شیر مردان در جسارت …
به پیش زن، چو موشان در اسارت
شعر نو درباره جسارت
ای که بر برگ ِ زمین خورده جسارت نکنی
یاد ِ این بی سر و پا باش که بر دار ِ تو شد
شعر نو در مورد جسارت
ببخشید این جسارت که گفتم بی تو هرگز
ببخشید که به شما دل بستم
شعر جسارت از عطار
تا گویمت صلح و صفا ، گویی به من ای بی وفا
تا در صبوح جان من گویی جسارت می بری
شعر جسارت از سعدی
تو اهوانه به دشت جسارت امده ای
که در مقابل چشم پلنگ می رقصی
شعر در مورد جسارت
- ۹۶/۱۱/۱۴